چرا اپل؟!(قسمت دوم)
سلام،
اگر از مقاله قبلی با ما همراه شده باشید دیدید که در این 2 مقال به سوال و جواب هایی درباره شرکت اپل پرداخته شد، در این قسمت هم قصد دارم با سرچ در وب سایت های فارسی و انگلیسی بخش دیگری از این پرسش و پاسخ رو منتشر کنم، باز هم تاکید می کنم در سری مقالات آی تی با طعم آلبالو الزامی به پرداختن به موضوعات پیرامون دروپال نیست، اینجا تهران است صدای وب فارسی!!
4- چرا اپل به سامسونگ اتهام کپی برداری می زند؟
نزاع قانونی شرکتهای اپل و سامسونگ بیش از یک سال است که ادامه داشته و ظاهراً این موضوع به این سادگی‌ها خاتمه نخواهد یافت. اپل مدت‌هاست برچسب کپی برداری از طراحی آیفون و آی پد را بر روی محصولات سامسونگ زده و هرچند در برخی از دادگاه ها نیز توانسته موفقیت هایی در منع فروش محصولات سامسونگ ایجاد کند، اما در اکثر موارد اپل نتوانسته دادگاه را به نفع خود قانع سازد.
به طور مثال در این اواخر و در پی نزاع قانونی این دو شرکت در کشور انگلستان، دادگاه اپل را مجبور ساخت تا در وب سایت خود اعلام کند که سامسونگ از آی پد اپل در ساخت تبلت های گلکسی خود کپی برداری نکرده است () که این موضوع نیز به خاطر آن بوده که در این مدت اختلاف، شرکت سامسونگ به نوعی میان کاربران بدنام جلوه کرده است.
البته همچنان نمی‌توان با قطعیت مشخص نمود که کدام شرکت در این میان راست گفته و حق با کدام است اما تصویر زیر به روشنی بیان دارد که دلیل اپل برای این اتهامات چیست و چرا این شرکت این قدر در خصوص کپی برداری محصولات سامسونگ از اپل پافشاری دارد.
این تصویر توسط John Paczkowski از وب سایت All Things D طراحی شده است
همان طور که مشاهده میکنید طراحی اسمارت فون های شرکت سامسونگ بعد از معرفی آیفون به کلی تغییر یافته و شباهت زیادی به محصولات اپل پیدا کرده است. اما این موضوع در خصوص شرکتهای دیگر تولید کننده اسمارت فون های اندرویدی نیز صادق است چرا که با معرفی آیفون، استاندارد جدیدی برای اسمارت فون ها تبیین شد و طبیعتاً این شرکت‌ها همگی خود را با این استاندارد جدید تطبیق دادند. جدای از این موضوع، شرکت سامسونگ گوشی F700 را قبل از ورود آیفون به بازار معرفی کرد که با توجه به داشتن طراحی مستطیلی شکل و لبه های گرد، می توان نتیجه گرفت که این شرکت چنین طراحی هایی را قبل از ورود آیفون به بازار در دست داشته است.
گوشی سامسونگ F700 از ظاهری مستطیلی شکل با لبه ها گرد برخوردار است
نکته دیگر درخصوص تصویر مقایسه آیفون با اسمارت فون های سامسونگ که توسط سایت All Things D منتشر شده، این است که در این تصویر سایز و اندازه واقعی اسمارت فون ها رعایت نشده درحالی که در واقعیت اندازه این اسمارت فون ها باعث کمتر شدن تشابه ظاهری سری گلکسی و آیفون می شود. تصویر زیر مقایسه بین سامسونگ Galaxy S II و آیفون 4 است و همانطور که مشاهده می کنید، به دلیل رعایت سایز واقعی، شباهت ظاهری در اینجا کمتر به چشم می خورد.
هرچند سامسونگ در این اواخر تصمیم به ایجاد تغییراتی در اسمارت فون های اندرویدی خود کرده و به طور مثال تلاش کرده تا با طراحی متفاوت‌تر اسمارت فون Galaxy S III نسبت به دو نسخه قبلی، از اقدامات اپل به منظور منع فروش این اسمارت فون در کشور آمریکا و قاره اروپا جلوگیری کند.
5-چرا اپل نام محصول جدیدش را “the new ipad” گذاشت؟
شایعات حاکی از این بود که نام این محصول جدید “ipad3″ یا “ipad HD” باید باشد که بر خلاف انتظار شیلر اعلام کرد که فعلا فقط می توانیم بگوییم “the new ipad”.(آی پد جدید). از طرف دیگر اپل خط تولید آی پد ۲ را نیز متوقف نکرده و همچنان آن را با قیمت ۳۹۹$ به فروش خواهد رساند. اما این مسائل که باعث می شوند خریداران کمی گیج شوند و در خرید دچار شک و تردید بشوند. پس چرا اپل باید چنین نام گذاری داشته باشد؟
قبل تر هم دیدیم که اپل، آی پاد جدید خود را “ipod” نامید و در واقع این روش، شیوه ی معمول اپل در نام گذاری محصولات خود است. به نظر من نویسنده این موضوع تا حدود بسیار زیادی به نفع اپل است. شاید در نگاه اول باعث گیجی خریداران شود، اما نام “آی پد جدید” موجب می شود تا دارندگان آی پد۲ نیز مشتاق به خرید این محصول جدید بشوند. آن ها علاقه مند می شوند تا این محصول جدید را ببینند و آن را لمس کنند و با ویژگی های جدید آن آشنا شوند. تنها یک کلمه می تواند سود اپل را چندین برابر کند. من همواره معتقدم که اپل در بازی با کلمات استاد است و جملات اپل از زمان استیو جابز با جمله ی معروف “متفاوت بیاندیشید” تا اکنون که ” ما چیزی داریم که واقعا باید آن را ببینید و لمسش کنید” و در نهایت با نام گذاری “آی پد جدید” همواره کارساز بوده است.
این آی پد جدید از هفته ی آینده در آمریکا قابل عرضه خواهد بود و باید منتظر ماند و دید که اپل چقدر می تواند در فروش این محصول موفق باشد.
و
6-کلاً چرا اپل؟!!
در سال ۱۹۹۶، وقتی استیو جابز به اپل برگشت، پس از مدتی کار کردن به عنوان یک مشاور نیمه-وقت، تصمیم گرفت اپل را نجات دهد پس خود را به طور تمام-وقت متعهد به اپل کرد ولی یک مشکل داشت: جیل آمیلیو، مدیر عامل وقت اپل، یک احمق به تمام معنا بود و جابز باید برای نجات دادن اپل، او را بیرون مینداخت. پس پیش هیئت مدیره رفت و از آنها خواست او را کنار بگذارند.
در آن زمان اپل لب مرگ بود؛ هر سال بیش از سال قبل ضرر میداد و چیزی نمانده بود که اعلام ورشکستگی کند. مایکروسافت با خلاقیت بسیار کم بازار کامپیوتر شخصی را در دست گرفته بود. دلیل اصلی این اتفاق استراتژی اشتباه اپل یا کامپیوترها و سیستم عامل ضعیف نبود. سیستم عامل اپل همچنان از بهترین ها بود (غیر از چند مشکل امنیتی) و سخت افزارشان نیز فوقالعاده بود. ولی یک مشکل وجود داشت که به محصول آنها ربطی نداشت؛ آنها ارزشهایشان را فراموش کرده بودند.
در ۱۹۸۴، استیو جابز مَکینتاش را ساخت. کامپیوتری که عصر جدید کامپیوترهای-با-رابط-گرافیکی را آغاز کرد. آگهی مَکینتاش، به عنوان بهترین آگهی تاریخ انتخاب شد و فروش آن برای مدتی فوقالعاده بود. در آن زمان اپل یک ارزش داشت، ارزشی که بعدا با رفتن جابز فراموش شد. این ارزش خلاقیت بود.
جابز در ۱۹۸۵ اپل را ترک کرد. در ۱۱ سال بعدی که اپل بدون او گذراند، محصولات آرام آرام خلاقیتشان را از دست دادند. وقتی در ۱۹۹۶ به اپل بازگشت و خود را به طور تمام-وقت متعهد به شرکت کرد، تصمیم گرفت هیئت مدیره را از نو کند. یکی از افرادی که باید استعفا میداد اولین سرمایه گزار آنها، مایک مارکولا بود. مارکولا قبلا در اینتِل مدیر بازاریابی بود و یکی از بزرگترین بازاریابهای عصرش محسوب میشد. علاوه بر این او برای جابز مثل یک پدر بود. وقتی زمانش رسید که از او بخواهند استعفا دهد، جابز شخصا به خانه اش رفت. جابز عاشق قدم زدن بود پس آنها شروع به قدم زدن کردند و بعد از اینکه جابز از او خواست استعفا دهد و علت را توضیح داد، به مارکولا گفت میخواهد شرکتی بسازد که پایدار باشد و فرمول این کار را میخواست. مارکولا گفت او باید شرکتی بسازد که بتواند خود را از نو اختراع کند، شرکتی که از نظر نفوذ احساسی در مردم، قدرتمند باشد و هر محصولش پر سر و صداتر از قبلی باشد. او باید به جای یک محصول، یک سبک زندگی میفروخت.
یک محصول اپل که بعد از سال ۱۹۹۶ ساخته شده است را در دست بگیرید. با خود فکر کنید، ایا قبل از اینکه آن را بخرید، احساس میکردید یک روز اینقدر برایتان عزیز و مهم باشد؟ اپل برای همه یک سبک زندگی نیست ولی برای اشخاصی که اینطور هست، زندگی بدون اپل غیر ممکن است. اپل فقط یک محصول به شما نمیفروشد؛ آنها کل فضا را میفروشند. استیو جابز بعنوان شخصی که عاشق کنترل بود شناخته شده است. او دوست داشت تمام وجه های تجربه کاربران را کنترل کند و دقیقا همین کار را کرده است. یک آیپاد را در نظر بگیرید، اپل فقط به شما یک پخش کننده موزیک نمیفروشد بلکه نرم افزار همراه آن را به شما میدهد، یک فروشگاه برای دانلود موزیک و فیلم برای آیپادتان میدهد و همراه با آن، به شما یک اعتیاد میدهد. اعتیاد به کمال.
اپل به شما یک کامپیوتر نمیدهد، محصولی میدهد که همه افرادی که روی آن کار کرده اند، طراح، مهندس، برنامه نویس و سازنده، همه با یک سری اهداف و با همکاری و پایداری آن را ساخته اند. در اپل، بخش مَکینتاش میخواهد به بخش آیپد کمک کند یا بخش آیپاد سعی میکند آیپد را طوری بسازد که در کار مَکینتاش بهتر باشد. بر عکس شرکتهای دیگر که هر بخش رقیب بخش دیگر است (نوکیا و سونی مثالهای خوبی هستند)، در اپل، همه با یکدیگر کار میکنند، همه یک هدف دارند و این هدف، رساندن محصولاتشان به کمال است. در اپل افراد پول نمیخواهند، شهرت نمیخواهند و قطعا پیروزی نمیخواهند. آنها رسیدن به کمال خلاقیت و دادن بهترین تجربه به کاربران را میخواهند.
شما وقتی مک میخرید، میخواهید آیفون، آیپد و آیپاد نیز بخرید، میخواهید بتوانید زندگیتان را اپلی کنید، برخی اوقات حتی آرزو میکنید کاش یک رستوران اپل نیز بود، شما میخواهید تمام وجودتان در سبک زندگی اپل باشد زیرا اپل موفقترین سبک زندگی است. پس نمیگوییم اپل بهترین شرکت، بهترین موبایل، بهترین تبلت یا بهترین کامپیوتر را دارد؛ اپل بهترین سبک زندگی است.
و جمله آخر:
اپل سبک زندگیست، باور کنید!!
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید یا ثبت نام کنید .
- 11578
راه های ارتباط با ما
آدرس : دفتر شهریار : شهرک وائین ، بعثت 5 نبش سپیدار 10 پلاک 26
تلفن : 09370977406
ایمیل : drupalcenter.ir@gmail.com
ارتباط با مدیر سایت از طریق تلگرام